شفق

یک ستاره ی آزادگشته از تمامی منظومه ها

شفق

یک ستاره ی آزادگشته از تمامی منظومه ها

شفق

اینها، همه شکل عمیقی از انسانی ست که میخواهد انسان بماند. اگر که پیش از آن انسان باشد البته.

آخرین مطالب

افاضه

جمعه, ۷ اسفند ۱۳۹۴، ۰۲:۱۷ ق.ظ
نشستم اینجا ساعت دو نصفه شب دارم به این فکر میکنم که چطور میشود منِ پر حرف به وقت ثبت واقعه و تکمیل پوشه های خاطره سازی، حال و حوصله ی سرهم کردن چهارتا جمله را نداشته باشم، آن هم در این چند وقت که این همه اتفاقات ریز و درشتِ حقیقتا قابل ثبت افتاده.
بعد میبینم عجب فریبی خورده ام! «چطور میشود» ندارد که. همه ی زندگی همین چیزهای عجیبی ست که فکر نمیکنی و میشود. اصلا بنای دوران بر همین غافلگیر کردن و زمین زدن توست. حالا اگر مردی، یاد بگیری در لحظه ی غافلگیری، که هوش و حواست از بیخ و بن آشفته، جوری خودت را جمع کنی که با دهان به زمین نزنتت. اگر هم مرد نیستی که برو تر و تمیز زمینت را بخور و حداقل یادبگیر چطور با کیفیت و جیره بندی اشک چشم روانه کنی. اگر هم هیچ کدام (نمیگم جنس سوم که به کسی برنخورد! مثلا آدم مریخی ای هستی که اشتباها اینجا فرود آمده ای) که نسیم خوش روزگاران بر تو باد! تو از هر دو جهان آزادی. بادا که مخلوط متعادلی از آن دو جنس آسمانی و یک جنس کیهانی، در ما حلول کند، تا زندگی بیشتر از این غافلگیرمان نکرده.

همین و همان.
۹۴/۱۲/۰۷
شفق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی