شفق

یک ستاره ی آزادگشته از تمامی منظومه ها

شفق

یک ستاره ی آزادگشته از تمامی منظومه ها

شفق

اینها، همه شکل عمیقی از انسانی ست که میخواهد انسان بماند. اگر که پیش از آن انسان باشد البته.

آخرین مطالب

معمّای زیست

جمعه, ۲ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۲۲ ق.ظ
1. توی هر گردهمایی خانوادگی، چیزی بود که مرا اذیت میکرد. نگاه ها و سلام های برنامه ریزی شده خلقم را تنگ میکرد. من دلم میخواست یک شب راه بیفتم در خیابان ها و به هر رهگذری سلام کنم. جمله ای از داستان زندگی ام را بگویم و بروم. من همه چیز را خالص میخواستم و بدون پیش بینی.
2. حس میکردم نباید بگذارم روحم بیشتر از این درجای خود بماند. این راحتی و ایستایی مرا پریشان میکرد. وقت آن رسیده بود که جرعه ی دیگری از جام بلوغ بنوشم. انگار باید طور دیگری میدیدم، طور دیگری فکر میکردم. اما کدام طور؟!
3. هر صدایی، بازتابی دارد. به بازتاب صدای درونم فکر میکردم و می ترسیدم. نمیدانستم کدام بادبان را بالا کشیده ام، اما به بادی که میوزید باور داشتم. روی عرشه می ایستادم. من با آرامش به انتهای دریا نگاه میکردم .. حتی اگر به ساحل نمیرسیدم.
4. بهار بود. اردیبهشت. وسط روز، بین کلاس هام یک ساعت خالی بود. آن یک ساعت شیرین ترین ساعات خلوت من بود. کوله را مینداختم روی دوشم، رودخانه ی کنار دانشگاه را میگرفتم میرفتم بالا تا وقتی خسته شوم. به اولین نیمکتی که میرسیدم میزدم کنار. همین که روی نیمکت مینشستم، جهان از حرکت می ایستاد. زن های سبزی به دست با تمام اتفاقات روز، و پیرمرد های صبور و آرام با تمام گذشته ی خود از کنارم رد میشدند. من آنجا انگار کاری نداشتم جز تماشا. درخت ها و صدای چشمه، همه چه به من نزدیک بودند. چشم هایم که از تماشا پر میشد، سیر که نگاه میکردم و گوش میکردم، تازه دور بعدی شگفتی آغاز میشد. کتاب «زنبق دّره» را از کیف در می آوردم و سفرم را از فرانسه، سده ی هزار و هشتصد از سر میگرفتم. نگاهم بین نگاه های عشق پاک و ممنوع «هانریِت» و «فلیکس» میدوید، معلّق می ماند و همراه عواطف سرنوشت زده ی آنها بر اشیاء مینشست. عبور زمان از دستم میرفت. چند دقیقه مانده به شروع کلاس به خودم می آمدم. از همانجا روپوش سفید آزمایشگاه را دوان دوان میپوشیدم و میرفتم. چه بی درنگ بودم. چقدر دلم برای آن تامل تنگ شده ..

*«برای من هیچ چیز روشن نیست. مثلا صدای تو، رفتار تو همان اندازه تاریک است که معمّای زیست.» - سهراب سپهری.

۹۴/۱۱/۰۲
شفق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی